ارزشگذاری استارتاپ ها مسئلهای هنری و علمی است. در اینجا 10 روش محکم و مطمئن برای ارزشگذاری استارتاپ های جهانی را برای شما بیان میکنیم.
موضوع ارزشگذاری استارتاپ، سوالی است که بنیانگذاران به ویژه در مراحل اولیه بسیار درباره آن بحث میکنند. اگر شما میزان سودآوری و نقدینگی خود را ندانید، چگونه میتوانید به ارزش شرکت خود پی ببرید؟
یک راه این است که ارزیابی را به عنوان چیزی فراتر از مسائل مالی بدانید.
"لیلی بالفور" از مشاوران "آتلیر" می گوید: "ارزشگذاری استارتاپ ها یک مسئله علمی و هنری است. علم بخش آسان و عینی است. ما به راحتی میتوانیم ارزش شرکت های مختلف را بر اساس معیار های چندگانه و علمی بسنجیم و سپس با هم مقایسه کنیم. هنر بیشتر جنبه ذهنی دارد: قدرت یک تیم چقدر است؟ احتمال وقوع یک اتفاق به چه میزان است؟ تکنولوژی ها و نوآوری های شرکت چیست؟"
اینها جنبه های مبهمتری از ارزشگذاری استارتاپ ها است. جنبه دیگر ارزیابی بررسی شرکت های مشابه موجود در بازار است.
"جورجین هوانگ"، مدیر عامل و یکی از بنیان گذاران "فیری گود باس" می گوید: "بر اساس تعریفی که از استارتاپ ها ارائه شده است، آنها سابقه طولانی در زمینه درآمد زایی و جریان نقدینگی ندارند، بنابراین برای ارزشگذاری استارتاپ ها باید به شرکت های موجود در بازار نگاه کرد و نوع و زمینه صنعتی که در آن فعالیت می کنند را درک نمود."
این ها اولین گام ها هستند: فکر میکنید ارزیابی چیزی فراتر از مسائل مالی است اما سپس به صراحت درباره ارزش پولی شرکت های مشابه فکر می کنید. اما در دنیای استارتاپ ها روش های بسیاری برای ارزیابی وجود دارد.
این 10 روش ارزشگذاری استارتاپ ها توسط موسسان و سرمایه گذاران شرکت ها پیشنهاد شده است:
1. روش های متداول ارزشگذاری استارتاپ ها و استاندارد درآمدی
روشی که بعضی از افراد برای ارزشگذاری استارتاپ ها ترجیح می دهند روش استاندارد و چندگانه درآمدی است. البته این روش با توجه به مدل های درآمد تکراری در نظر گرفته شده است. این روش بهترین و جامع ترین نگرش را نسبت به جریان نقدینگی و اینکه این فعالیت چه میزان ارزش افزوده برای افراد ایجاد میکند را فراهم میآورد.
در بعضی بازارها متوسط سود سالانه بین 5 تا 8 برابر سه سال گذشته است اما در کسب و کارهای SAAS، این دامنه ممکن است در محدوده 8 تا 12 برابر باشد.
علاوه بر مدل سود استاندارد، دیگر عواملی که باید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از بدهی های قبلی یا دوران مالی و همچنین سرمایه فکری محصول یا خدمات. در شرایطی که خریداران استراتژیک حضور دارند و یک شرکت دارای نوعی حق ثبت اختراع یا تکنولوژی اختصاصی است، ارزیابی ها می توانند بدون در نظر گرفتن سود انجام شوند.
2. سرمایه انسانی
روش ارزش بازار
مشخص کردن روش ارزشگذاری استارتاپ ها کار ساده ای برای یک سرمایه گذار نیست زیرا بسیاری از آنها دارایی های غیر مستقیم بسیار زیادی دارند. به عبارت دیگر، یک سرمایه گذار بالقوه باید ارزش ایده ها، دانش و توانایی های انسانی تیم را محاسبه کند.
دو راه برای ارزیابی پروژه وجود دارد: اول باید از تیم و تخصص آنها مطلع شویم، یعنی باید پروژه را بر اساس افرادی که آن را توسعه می دهند ارزیابی کنیم (زمانی که شما در یک بخش مشترک و عمومی از اقتصاد به عنوان مثال IT، با کسانی که شما را ارزیابی می کنند، کار کنید، ارزیابی بسیار ساده تر است). دوم من می توانم ارزیابی صرفا ریاضی بر اساس حجم بازار قابل دسترسی انجام دهم. هنگامی که یک سرمایهگذار حداقل های ابتدایی را بداند، می تواند به راحتی توان بالقوه استارتاپ و به تبع آن میزان سودآوری در آینده را بررسی نماید.
3. استفاده از روش 5X
در گفت و گوهای بین "کارات" و "وی سی ای" ما متوجه شدیم که منظور از ارزشگذاری استارتاپ ها، بررسی معیار هایی مانند درآمد ماهانه نیست، بیشتر هدف سهامی است که سرمایهگذار در قبال دریافت آن پول پرداخت میکند. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود که این سرمایهگذاران چیزی در حدود 20 تا 25 درصد انتظار سودآوری دارند.
مشکل اینجاست که حداکثر کردن سود خود میتواند مشکلاتی را در آینده به وجود آورد. یعنی شما برای توسعه استارتاپ و یا راه اندازی استارتاپ های دیگر به مشکل برمیخورید. بنابراین برای ارزشگذاری استارتاپ ها باید از یک روش قوی و منطقی استفاده نمایید.
4.استفاده از روش های هزینه ای
"به عنوان یک بنیانگذار، افراد میخواهند یک کار عملیاتی بزرگ را شروع کنند و در صورت فروش نیز دارای سهام کافی باشند. این روش بر اساس کنترل است: چه روشی باعث میشود من سهام کافی داشته باشم؟ هنگامی که کسب و کار در حال رشد بود، بنیانگذار تمام شرایط لازم را فراهم کرده است اما به دلیل انتخاب روش های ارزیابی اشتباه در دوران اولیه، این شرایط رشد در دوره های بعدی فراهم نشده است.
یک مدل با جدول هایی که شامل مراحل اصلی کسب و کار است، طراحی شده است (بر اساس نوع کسب و کار). این روش یک ابزار برای تحلیل حساسیت در مورد اینکه چه روش ارزیابی در دورهای اولیه قابل قبول است تا خروجی خوبی به دست بیاید، به ما ارائه می دهد. البته، فرض بر این است که در سری A ارزیابی های بعدی بر پایه و اساس میزان سودآوری است.
5. روش تخمین جریان نقدینگی
بعضی از افراد با 20 سال تجربه در زمینه ارزشگذاری استارتاپ ها، ارزیابی های بسیاری را در بسیاری از صنایع مختلف (فناوری اطلاعات، فناوری های بیولوژیکی، محصولات مصرفی و ...) انجام داده اند. یکی از روش های پیشنهادی، روش تخمین جریان نقدینگی است. کلید استفاده درست از این روش برای ارزشگذاری استارتاپ ها عبارت است از:
1. تخمین تقاضای کل بازار برای محصول یا خدمات استارتاپ و رشد مورد انتظار آن.
2. پیش بینی سهم بازار در یک جدول زمانی.
3. پیش بینی جریان نقدینگی با شناسایی هزینه های ثابت و متغیر استارتاپ و نیازهای سرمایه گذاری در آینده و هزینه های سرمایه.
با تمام این پیش بینی ها ما نباید خیلی خوش بین باشیم. ما باید توجه داشته باشیم که بسیاری از استارتاپ ها با شکست مواجه شده اند و آوازه عدم موفقیت شان در همه جا پیچیده است. ما باید در بین پیشبینی های خود میزان ریسک موجود را نیز بررسی کنیم. ما این میزان را با توجه به مرحله چرخه عمر استارتاپ تعیین میکنیم. تمام این پیشبینی ها باید بر مبنای منابع تجربی باشند تا مورد اعتماد قرار بگیرند.
ارزشگذاری استارتاپ ها به این شیوه کمک می کند تا بنیانگذار مکالمات معنی داری با سرمایه گذاران داشته باشند. بدون انجام این نوع ارزیابی افراد به هیچ عنوان ارزش واقعی کارشان را متوجه نخواهند شد.
6. روش مقایسه ای
روش مقایسه ای در ارزیابی معاملات اخیر یا سرمایهگذاری های M & A رایج ترین روشی است که سرمایهگذاران برای ارزشگذاری استارتاپ ها از آن استفاده می کنند. این یک روش عادلانه برای ارزشگذاری استارتاپ ها است.
البته، نقطه ضعف این روش ارزیابی این است که ارزشگذاری استارتاپ ها بسته به شرایط بازار به شدت تغییر می کند. به عنوان مثال، یک نوع خاص از استارتاپ ممکن است در مدل سازی در مقایسه با نوع دیگری از استارتاپ بسیار متفاوت باشد. با این حال، این روش فقط برای استارتاپ های خاص کارایی ندارد و در همه بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد.
7. روش ارزیابی شرکت های مبتنی بر مشتری
این روش ارزیابی جدید مبتنی بر مشتری است که توصیه می شود حتما انجام شود. این روش تشخیصی و دقیق تر است، زیرا مهمترین عوامل تعیین کننده ارزیابی شرکت یعنی حقوق مشتری، حفظ مشتری و سودآوری به طور مستقیم بررسی می شوند. در حالی که در روش های سنتی این عوامل در نظر گرفته نمی شوند.
این روش ارزشگذاری استارتاپ ها با استفاده از تجزیه و تحلیل مشتری، کسب و کار را ارزیابی میکند تا بتواند به خوبی مشتریان جدیدی برای شرکت به وجود آورد و آنها را حفظ نماید. سپس این اطلاعات را به یک مدل ارزیابی جریان نقدینگی بر اساس استانداردهای کلی تبدیل میکند.
8. روش "پلاتر کومبو"
در حال حاضر افراد بیشتر تمایل دارند از روش های تامین مالی و ارزیابی محافظه کارانه استفاده کنند. ما باید مفروضات ارزیابی خود را بر اساس واقعیت های محیط بیرونی پایهریزی کنیم. معمولا شاخص های کلیدی که سرمایهگذاران به دنبال آن هستند مربوط به مدیریت ریسک میشود. آیا ما یک محصول خوب داریم؟ آیا ما تیم خوبی هستیم؟ آیا چشم انداز ما به اندازه کافی وسیع است؟
در این روش به این سوال ها پاسخ داده میشود و سپس آنها را با ارقامی واقعی نمایش میدهد. این روش با روش "برکوس" و روش Summation Factor Risk مطابقت دارد و به ما کمک می کند تا محدوده ارزشیابی درست را اصلاح کنیم. در نتیجه این امکان فراهم میشود که با سرمایهگذاران واقعی مذاکره کنیم و سودآوری بیشتری داشته باشیم.
9. روش ارزیابی سود چندگانه
این روش بر اساس ارزیابی سود ناخالص است. سود ناخالص یک نشانه بزرگ برای رشد، سلامت شرکت و نفوذ بازار است و در عین حال نمایانگر درستی ارزشگذاری استارتاپ ها است زیرا به طور مداوم کسب و کار و سرمایهگذاری را بررسی می نماید.
به عنوان مثال، ما با تقلید کردن از شرکت های دولتی که بیشتر شبیه به کسب و کار ما هستند ارزش خود را افزایش میدهیم. سپس از همان فرمول ارزیابی که برای سود ناخالص است استفاده میکنیم. فرمول مورد استفاده ما:
درآمد ناخالص ممتاز (12 ماه گذشته) x 5.91 = ارزش فعلی
هنگامی که به دنبال شرکت های مشابه میگردید باید مدل کسب و کار، صنعت و مشتریان بسیار مشابهی با شما داشته باشند. شما حتی میتوانید یک شرکت رقیب را نیز انتخاب کنید.
10. بهترین روش ارزشگذاری استارتاپ ها برای من
روش های مختلفی برای ارزشگذاری استارتاپ ها وجود دارد از جمله: روش چندگانه درآمدی، روش های هزینه ای و غیره. به عنوان یک خریدار یا فروشنده، شما قطعا می خواهید روشی را انتخاب کنید که بیشترین سود را برای شما به ارمغان بیاورد. فرض بر این است که شخص در طرف دیگر معامله نیز به دنبال استفاده از روشی است که سود شما را کاهش دهد.
به طور معمول، با این حال، هر صنعت دارای یک استاندارد است که میزان حداقل ها را مشخص میکند. یک کسب و کار خرده فروشی محلی احتمالا 1 یا 2 بار در سال افزایش سود دارد. یک استارتاپ با فناوری و پتانسیل رشد بالا برای درآمد های خود رشد چند برابری را پیشبینی میکند.
پس چگونه باید یک استارتاپ را ارزیابی کرد؟
همانطور که می بینید، افراد مختلف روش های مختلفی برای ارزشگذاری استارتاپ ها دارند. با این حال، تفاوت بسیار کوچک است. کمی تفاوت در محاسبه ها یک تغییر بزرگ در چشم انداز به وجود میآورد.
اما بسیاری از آنها در هنگام شناخت، ارزش ها، عناصر انسانی و مالی را مورد توجه قرار میدهند. "ناتان لوستیک"، مدیر عامل شرکای ماگما، این ایده را مطرح میکند.
او میگوید: "بدیهی است که ارزیابی مهم است، اما اگر شما شریک درستی پیدا کنید که در زمینه هایی غیر از پول شما را یاری کند، مطمئنا بیشترین سودآوری را خواهید داشت. همچنین شما باید صورت حساب های خود را به دقت مطالعه کنید. گاهی اوقات قوانین روش های ارزیابی با یکدیگر متفاوت هستند."
بنابراین، به یاد داشته باشید: شما باید هر دو ملاحظات انسانی و مالی را در نظر بگیرید. اما اطمینان حاصل کنید که هرگز کارمندان خود را فراموش نکنید، حتی زمانی که ساعت ها به بررسی جداول و نمودارها میپردازید.
چرا که این نیروی انسانی است که هسته اصلی یک استارتاپ را تشکیل می دهد.
نکته پایانی
ارزشگذاری استارتاپ ها اغلب نیاز به اطلاعاتی از شرکت های مشابه دارند. سرمایهگذاران به رقبا و سایر شرکت های مشابه در صنعت نگاه خواهند کرد تا بتوانند بدانند که چگونه شرکت شان را به چشم انداز مورد نظر برسانند. آنها به اطلاعات مالی و چگونگی افزایش سود این شرکت ها نگاه میکنند. شما در واقع باید این اطلاعات را از طریق پایگاه داده های کتابخانه عمومی به دست بیاورید. اگر شما عضو کتابخانه نیستید باید حتما این کار را انجام دهید. کتابخانه های عمومی دارای یک مخزن کامل از پایگاه داده های تحقیقاتی هستند که به راحتی در اختیار شما گذاشته میشوند. اغلب دانشگاه ها پایگاه های داده ای بزرگ تر و غنی تری دارند. در هر صورت عضو یک کتابخانه شوید و از منابع اطلاعاتی آن استفاده کنید.
چگونه یک جلسه بارش فکری را مدیریت کنید! از گذشته تا امروز، به کار گروهی و تیمی تاکید بسیاری شده است، چرا که همیشه یک گروه، بهتر از یک نفر می اندیشد. حتی در ادیان مختلف، فعالیتهای مذهبی گروهی از ارزش بیشتری برخوردارند و به آنها تاکید بیشتری شده است. در دنیای امروز، روش های بسیاری برای حل مساله و بروز خلاقیت ابداع شده است، اما شاید نتوان هیچکدام را مانند روش بارش فکری، پرفایده و مفید دانست. بارش فکری یا طوفان فکری، یکی از معروفترین تکنیکهای خلاقیت در جهان است که می تواند برای حل بسیاری از مسائل حرفهای و شغلی کارآمد باشد. ما در این محتوا قصد داریم شما را با تکنیک بارش فکری و نحوهی اجرای موفق آن، بیشتر آشنا سازیم.
یکی از عناصر مهم بازاریابی شناخت مناسب مشتری است. اینکه بدانید در واقع چه نوع افرادی از محصول استفاده میکنند، باعث میشود که از طرفی برای جذب و جلب رضایت این نوع افراد تلاش کنید و از طرفی وقت و هزینه زیادی را در امر بازاریابی برای افرادی که به مشتریانتان تبدیل نخواهند شد، هدر ندهید. هدف این مقاله، معرفی یک تکنیک است که بوسیله ی آن میتوانید آگاهی و شناخت خوبی نسبت به مشتریانتان پیدا کنید.
مدیر عامل مرکز امید در دیدار با نخبگان علمی جوان با مقام معظم رهبری دیدار نمود.
تاثیر و اثربخشی کار تیمی بر هیچ کس پوشیده نیست. در نوشتههای تاریخی و متون مذهبی، کار تیمی یا گروهی به عنوان کاری با ارزش و شایسته تعریف میشود و به انجام آن تاکید فراوان شده است. کار تیمی به دلیل وجود همکاری و همفکری بین اعضاء، فوائد و اثرات بسیار زیادی برای کسبوکارها خواهد داشت. همانطور که کار تیمی باارزش است و باعث دستابی به اهداف و نتایج بزرگ میشود، تیمسازی هم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. هر چه کار یا هدفی که قرار است انجام شود، بزرگتر باشد، تیم تشکیلدهنده، باید بزرگتر و ماهرتر باشد. وجود تیم ناکارآمد و غیر حرفهای، سرمایه و انرژی کسبوکار را تلف خواهد کرد و باعث خسران خواهد شد. ما در این محتوا قصد داریم شما را با مشخصات و روشهای تیمسازی بر مبنای استراتژیهای نوین آشنا سازیم:
هشت درس ساده که بنیانگذاران باید قبل از راهاندازی محصول خود بیاموزند.
جشنواره داخلی ارائه تیمهای حاضر در دوره دوم پیششتابدهی به اعضای هیئت مدیره مرکز و جمعی از سرمایهگذاران و مشتریان محصولات در روز یکشنبه مورخ 13 خرداد 1397 در سالن همایشهای مرکز نوآوری فرهنگی امید برگزار شد.